فرهنگ لغت خاله، عمه، دایی، عمو




















Blog . Profile . Archive . Email  


narcissus

 

۲- عمه

معنای لغوی : خواهر پدر

معنای استعاره ای : هر زنی که با پدر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد/هر زنی که مادر چشم دیدنش را نداشته باشد .

نقش سمبلیک : به عهده گرفتن مسئولیت در موارد ذیل : ۱ – جواب همه ی حرف های بدی که میزنید . مثال :  عمته … ۲ – جواب همه ی محبت هایی که می کنید. مثال: به درد عمه ات می خوره … ۳- توجیه کلیه ی بیقوارگی ها/رفتارهای نامتناسب شما (تنها برای دخترخانم ها). مثال: به عمه ات رفتی . ۴ – خیلی چیزهای بدِ دیگه. از ذکر مثال معذوریم …

غذای مورد علاقه : شله زرد، سمنو .

ضرب المثل : ندارد (تخفیف به دلیل   تعدد در   نقش های سمبلیک ).

زیر شاخه ها :
شوهر  عمه: یک مرد   پولدار که   سیبیل قیطانی دارد  . پسرعمه/دخترعمه: همبازی دوران کودکی   که در بزرگسالی حالتان را به هم می زنند .

چهره های معروف :  عمه لیلا .

ترجیع بند : دختر که رسید به بیست، باید به حالش گریست.

داشتن یک عمه که در توصیفات فوق صدق نکند جزو خوش شانسی های زندگی است .
)من!!!سوسو!)

۳ – دایی

معنای لغوی : برادر مادر

معنای استعاره ای : هر   مردی که با   مادر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد/هر مردی که پتانسیل کتک خوردن توسط پدر را داشته باشد .

نقش سمبلیک : یکی از معدود مردانی که   هر چند به سیاست علاقه مند است اما حس گرمی به شما می دهد، همیشه حرفهایتان را می فهمد و می شود پیشش گریه کرد .

غذای مورد علاقه: فسنجون .

ضرب المثل : عروس را که مادرش تعریف کنه، برای آقا داییش خوبه. اگه خاله ام ریش داشت آقا داییم بود .

زیر شاخه ها :   زن دایی: یک زن چاق و شاد که خیلی کدبانو است و جلوی مادر قپی می آید .  پسردایی/دختردایی: همبازی دوران کودکی   که در بزرگسالی   مثل یک همرزم ساپورتتان   می کنند .

چهره های معروف :  علی دایی، دایی جان ناپلئون .

ترجیع بند : همه چیز زیر سر این انگلیساست .

سعی کنید حتما حداقل یک دایی داشته باشید .

۴ – عمو

معنای لغوی : برادر پدر

معنای استعاره ای : هر   مردی که با   پدر رابطه ی گرم و صمیمی داشته باشد .

نقش سمبلیک : یکی از مردانی   که شما   همیشه باید بهش بوس بدهید و بعد بروید   کارتون ببینید  تا او با پدر حرفهای جدی بزند. یکی از مردانی که مادر به مناسبت آمدنش قرمه سبزی می پزد و همیشه وقتی می رود پدر ساکت شده، به فکر فرو می رود .

غذای مورد علاقه : قرمه سبزی، آبگوشت .

ضرب المثل : عقد دختر عمو پسر عمو را در آسمان بستند .

زیر شاخه ها :  زن عمو :  یک   زن خوشگل   که زیاد به شما توجه نمی کند و خودش را برای مادر می گیرد، دخترعمو/پسرعمو: همبازی دوران کودکی  که اگر تا هجده-بیست سالگی دوام آورده باهاش ازدواج نکنید خطر را از سر گذرانده اید .

مشاغل کاذب : بازی در قصه های ایرانی .

چهره های معروف :  عمو زنجیرباف،  عمو یادگار، عمو پورنگ .

داشتن یک   عمو ی   پولدار خیلی خوب است .

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در جمعه 13 خرداد 1390برچسب:,ساعت 1:32 بعد از ظهر توسط mahsa| |


Power By: LoxBlog.Com